دل را هماره حال و هوای بقیع توست
انگار پشت پنجرههای بقیع توست
دور بقیع تو ز چه دیوار میکشند
ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست
شیعه نفس که میکشد از عمق جان خود
گویی نسیم روحفزای بقیع توست
بر پادشاهی دو جهان ناز میکند
آن دلشکستهای که گدای بقیع توست
غم نیست گر بنای مزارت خراب شد
در هر دل شکسته بنای بقیع توست
در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن
ما را اگر صفاست صفای بقیع توست
ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم
جبریل، سرشکستۀ پای بقیع توست
یک خشت از مزار تو را هم نمیدهیم
صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست
اذن دخول تربت تو نام فاطمه است
آوای یا حسین، دعای بقیع توست
بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه
ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟
هر شب کبوتر دل ما زائر شماست
هر جا رویم حال و هوای بقیع توست
گردون کتاب صبر تو را بوسه میزند
«میثم» ز دور قبر تو را بوسه میزند
غلامرضا سازگار
نظرات شما عزیزان: